یکشنبه، ۱۰ بهمن ۱۴۰۰
1. علايم مشترك همه شوك ها عبارتند از:
اختلال وضعيت ذهني با علايم رفتاري از قبيل لتارژي، گيجـيو بهت، فشار خون سيستوليك كمتر از 90 ميليمترجيوه يا 40 ميليمترجيـوه پـايينتـر از سـطح معمـول، پوست مرطوب و سرد ،CI < 2.2 lit/min ،ضعيف نبض و HR > 90/min ،MAP < 70زمان پرشدگي مويرگي بيشتر از 2 ثانيه، اسيدوز متابوليك و اوليگوري با UO < 30 ml/h.
2. انواع شوك عبارتند از: (1) شوك هايپوولميك؛ (2) شوك كارديوژنيك؛ (3) شوك عروقي يا تـوزيعي (بـاانواع سپتيك، آنافيلاكتيك و نوروژنيك).
3 .تمركز اصلي درمان شوك بر بهبودي خونرساني بافتي است.
4. مسؤوليت پرستار در همه شوك ها بررسي دايم بيمار و شناسايي علايم خطر است.
5 .در شوک هایپوولمیک كاهش حجم خون مشاهده مـيشـود كـه در درجـه I در حـد 15%، در درجـه II 30ـ 15% (خفيف)، در درجه 40 IIIـ30%(متوسط) و در درجه IV بيش از 40% (شديد) است.
6. مهمترين علل شوك هايپوولميك عبارتنـد از: خـونريزي حـاد، دهيدراتاسـيون، سـوختگي، پريتونيـت و اسهال و استفراغ.
7 .علامت شاخص شوك هايپوولميك مسطح شدن وريدهاي گردن است. بهترين راه براي تعيين درجـه ي
خونريزي يا هيپوولمي و تعيين مقدار مايع درماني اندازه گيـري فشـار وريـد مركـزي (CVP)، بعـد از آناندازه گيري مقدار برونده ادراري (UO) و راه سوم براساس مقدار BE در آزمايش ABG بيمار است كـهدر هر دو حالت مثبت يا منفي تا عدد5درجه I ، از 9ـ 5درجه II ، از15ـ 9درجه III و بالاي 15درجه4 محسوب مي گردد.
8 .جهت افزايش حجم عروقي ميتوان از محلولهاي كريستالوئيد (از قبيل نرمال سالين و رينگرلاكتات) يا محلولهاي كلوئيد (از قبيل خون و اجزاي آن و افزايش دهنده هـاي حجـم پلاسـما) يـا تركيبـي از آنهـا استفاده كرد.
9 .مهمترين خطر استفاده از كلوئيدها واكنش آلرژيك و مهمترين خطر استفاده از بي كربنات انحراف منحنياكسي هموگلوبين به چپ است.
10. مهمترين تشخيصهاي پرستاري شوك هايپوولمي عبارتند از: كمبود حجـم مايعـات، كـاهش بـروندهقلبي، خطر عفونت و اضطراب.
11 .علايم شاخص شوک کاردیوژنیک ادم ريه با 18mmhg < PCWPو برجستگي JVP است. در ضـمنممكن است ريت قلبي نرمال يا پايين باشد.
12 .اولين علامت شوك كارديوژنيك، كاهش هوشياري است.
13 .مهمترين نشانه شوك كارديوژنيك هيپوتانسيون و مهمترين عامـل در تشـخيص آن كـاهش اينـدكسقلبي است.
14 .در شوك كارديوژنيك بيش از 40% بطن چپ آسيب ديده است.
15. كتتر شريان ريوي ابزار مهم تشخيصي و كنترلي جهت شوك كارديوژنيك است.
16 .هدف اوليه در درمان شوك كارديوژنيك، افزايش كارايي پمپاژ و بهبود خونرساني بافت است.
17. مداخلات درماني عبارتند از:پوزيشن ترندلنبرگ تعديل شده، اسـتراحت مطلـق، داروهـاي وازوپرسـور ازقبيل اپينفرين و نوراپينفرين يا داروهاي اينوتروپ از قبيل دوپامين (دوز بـالاي 8 micg/kg/min) يـادوبوتامين و در نهايت پيوند قلب.
18 .تشخيصهاي پرستاري شوك كارديوژنيك عبارتند از: خونرساني غيرمؤثر بافتي، كاهش برونده قلبـي،
خطر عفونت و تغذيه نامتعادل.
19. تا قبل از پيوند قلب ميتوان از IABP (پمپ داخل آئورتي) اسـتفاده نمـود. بـالون ايـن پمـپ در قـوس
نزولي آئورت قرار ميگيرد كه در شروع دياستول بطني باد ميشود.
20 .مرگ بيمار مبتلا به شوك كارديوژنيك از نارسايي چند اندام و كلاپس قلبي ريوي ناشي ميگردد.
21. شايعترين علت شوک سپتیک باكتري گرم منفي است كه به دنبال آن پاسخ سيستميك بـدن و آزادشـدنواسطه هاي شيميايي و افزايش نفوذپذيري عروقي، شيفت مايع درون عروقـي بـه بيـرون، هايپوكسـميسلولي، ايسكمي و مرگ را در پي دارد.
22 .علايم شاخص شوك سپتيك عبارتند از: درجه حرارت مركزي > 38/3 يا < 36، افـزايش INR ،PTT،گلوكز و بيليروبين خون.
23. اقدام اصلي درمان شوك سپتيك تشخيص و ريشه كن كردن علت بروز عفونت است.
24 .مهمترين تشخيصهاي پرستاري شوك سپتيك عبارتند از: كمبود حجم مايعات، كاهش بـرونده قلبـي،اختلال در تبادل گازها، تغذيه نامتعادل، خطر بروز عفونت و اضطراب .
25 .مكانيزم ايجاد شوک آنافیلاکتیک مانند شوك سپتيك است، فقط واسطه هاي شيميايي مثـل هيسـتامينباعث واكنش آنتي ژن ـ آنتي بادي، افزايش نفوذپذيري عروق و كاهش مقاومت آنها ميگردند.
26 .آنژيوادم در نتيجه ي نشت مايع به فضاي ميان بافتي بروز ميكند و در صورت، حفره دهان و حلق تحتـاني
ديده ميشود.
27 .علايم بعدي شامل ادم حنجره و انقباض نايژه، گرفتگي صدا، تنگي نفـس، اسـتفراغ و اسـهال، كـاهش فشار خون و بازده و شاخص قلبي، تاكيكاردي و كاهش هوشياري است.
28. درمان شوك آنافيلاكتيك تزريق اپينفرين 0/5ـ0/3 ميليگرم از محلول با غلظت 1:1000 عضلاني يـازيرجلدي (قسمت جانبي ران بهترين محل تزريق) و تكرار هر 5 تا 15 دقيقـه، تجـويز ديفـن هيـدرامين جهت مهاركردن پاسخ هيستامين، كورتيكواستروئيدها جهت پيشگيري از واكنش